ترجمه مقاله

عکش

لغت‌نامه دهخدا

عکش . [ ع َ ] (ع مص ) حمله کردن . (از منتهی الارب ). بازگشتن بر کسی ، و گویند حمله کردن بر آن . (از اقرب الموارد). || بافتن تننده خانه را. (از منتهی الارب ). بافتن عنکبوت . (از اقرب الموارد). || گرد کردن و فراهم آوردن . (از منتهی الارب ). جمع کردن . (از اقرب الموارد). || گرد گرفتن سگان گاو نر را. (از منتهی الارب ). احاطه کردن سگان ثور را. (از اقرب الموارد). || سخت بستن کسی را. (از منتهی الارب ). «وثاق » کسی را بستن . (از اقرب الموارد). || سبقت گرفتن بر کسی . (از اقرب الموارد به نقل از الاساس ).
ترجمه مقاله