ترجمه مقاله

عکمس

لغت‌نامه دهخدا

عکمس . [ ع ُ ک َ م ِ ] (ع ص ) ابل عکمس ؛ شتران بسیار یا گله ٔ شتران قریب هزار. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || لیل عکمس ؛شبی بسیار تاریک . (از اقرب الموارد). || هر چیز متراکم و انبوه که از شدت تراکم تاریک باشد. (از اقرب الموارد). عُکامِس . و رجوع به عکامس شود.
ترجمه مقاله