ترجمه مقاله

عکو

لغت‌نامه دهخدا

عکو. [ ع َک ْوْ ] (ع مص ) بزرگ ساختن نیفه ٔ ازار را و درشت نمودن . || بیرون آمدن بعض پلیدی و باقی ماندن بعض آن . (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). || میل کردن . || بند کردن و بستن . (از منتهی الارب ). مقید کردن و بستن . (از اقرب الموارد). || فرونگذاشتن موی را. (از منتهی الارب ). || گره زدن دم ستور. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دنبال ستور بستن .(المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). || خم دادن . (از منتهی الارب ). عطف . (از اقرب الموارد). || درشت و فربه گردیدن شتر. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). فربه و زفت شدن شتر. (تاج المصادر بیهقی ). || بلندتر شدن دود. (منتهی الارب ). بالا رفتن دود و دخان . (از اقرب الموارد). || باردار نمودن گشن ماده را. (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله