ترجمه مقاله

عیارگیر

لغت‌نامه دهخدا

عیارگیر. (نف مرکب ) عیارگیرنده . کسی که در ضرابخانه زر و سیم مسکوک را امتحان کرده و علامت بر آن میگذارد. (ناظم الاطباء). معیر. چاشنی گیر زر و سیم . || جواهری ِ بامهارت . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله