ترجمه مقاله

عیاص

لغت‌نامه دهخدا

عیاص . (ع مص ) دشوار گردیدن سخن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سخت گشتن چیزی . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || درپیچان کردن کار بر دشمن . (از ناظم الاطباء). پیچاندن کار بر خصم و داخل کردن او در آنچه درنمی یابد. (از اقرب الموارد). || سخن دشوار و عویص آوردن . (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || حجتهای دشوار برای کسی آوردن آنچنانکه خروج از آنها دشوار باشد. || غامض و پیچیده ساختن منطق و گفتار. (از اقرب الموارد). عَوَص . رجوع به عوص شود. || با همدیگر کشتی گرفتن و بر زمین زدن . (ناظم الاطباء). معاوصة. رجوع به معاوصة شود.
ترجمه مقاله