ترجمه مقاله

عیال

لغت‌نامه دهخدا

عیال . [ ع َی ْ یا ] (ع ص ) رجل عیال ؛ مرد خرامان به ناز. فرس عیال ؛ اسب خرامنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). به خود بالیده و خرامان در راه رفتن خود، و آن صفت برای شخص و اسب و اسد واقع میشود. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله