ترجمه مقاله

عیدزای

لغت‌نامه دهخدا

عیدزای . (نف مرکب ) عیدزاینده . آنکه یا آنچه سبب جشن و عید شود. هرچه موجب پیروزی و فتح و شادی گردد :
زآن عیدزای گوهر شمشیر آبدار
شد آب بحر و آب شد از شرم گوهرش .

خاقانی .


ترجمه مقاله