ترجمه مقاله

عیر

لغت‌نامه دهخدا

عیر. (ع اِ) گروه از سفر بازگردیده (مؤنث آید). (منتهی الارب ). || کاروان شتر که غله کشانند (از این لفظ واحد نیامده است ). (منتهی الارب ). هر ستور خار بارکش از شتر و خر و استر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). قافله ٔ خران (مؤنث است )، سپس توسعاً هر قافله ای را نامیده اند. و گویند «عیر» کسانی هستند که با آنان بارهای طعام باشد و یا هرچه به وسیله ٔ آن طعام و بار حمل کنند خواه شتر باشد و خواه الاغ و استر. ج ، عیرات ، عیَرات ، که دومی لغت هذیل است . (از اقرب الموارد): کانوا یترصدون عیرات قریش ؛ در کمین دواب و چهارپایان قریش بودند. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله