ترجمه مقاله

عیشة

لغت‌نامه دهخدا

عیشة. [ ش َ ] (ع مص ) زیستن . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). عَیش . رجوع به عیش شود. || (اِ) نوع زیست و زندگانی . (ناظم الاطباء): عیشة راضیة؛ زیستی پسندیده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله