عیش پهلودار
لغتنامه دهخدا
عیش پهلودار. [ ع َ / ع ِ ش ِ پ َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از عیش ثابت و پایدار است . (آنندراج ) :
غم بسی را کرده صاحب دستگاه
پشت کس بر عیش پهلودارنیست .
غم بسی را کرده صاحب دستگاه
پشت کس بر عیش پهلودارنیست .
ظهوری (از آنندراج ).