عیلتلغتنامه دهخداعیلت . [ع َ ل َ ] (ع اِمص ) عیلة. درویشی و فاقه . رجوع به عَیلة شود : عبدالملک از غصه ٔ آن حیلت و محنت این عیلت بی سامان شد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 178).