ترجمه مقاله

غادریة

لغت‌نامه دهخدا

غادریة. [ دِ ری ی َ ] (اِخ ) رجوع به غادری شود. الغادریةطائفة من الخوارج قاله الحافظ. (تاج العروس ). ولی در ملل و نحل شهرستانی ذیل نجدات آرد: العاذریة اصحاب نجدةبن عامر الحنفی و قیل عاصم . (ص 56). و باز آرد: و انما قیل للنجدات العاذریة لانهم عذرو الناس بالجهالات احکام الفروع - انتهی . و در اقرب الموارد نیز ذیل عاذریة آمده است : فرقة من النجدات عذروا الناس بالجهالات فی الفروع . بنابراین میتوان گفت که یکی از دو کلمه : غادریة و عاذریة تصحیف دیگری است و ظاهراً عاذریة صحیحتر بنظر میرسد چه ممکن است عاذریة را عادریة خوانده باشند. در ابتدا «لانهم عذروا بالجهالات » را «غدروا» خوانده و آنگاه فرقه را غادریه نامیده اند بعلاوه در ملل و نحل عبارات دیگری نیز هست که میرساند عاذریة درست تر است : فلما رجعوا الی نجدة فاخبروه بذلک قال لن یسعکم ما فعلتم . قالوا لم نعلم ان ذلک لایسعنا فعذرهم بجهالتهم و اختلف اصحابه بعد ذلک فمنهم من وافقه و عذر بالجهالات فی الحکم الاجتهادی و قالوا الدین امر ان احدهما معرفة اﷲ تعالی و معرفة رسله و تحریم دماء المسلمین یغنون موافقیهم و الاقرار بماجاء من عنداﷲ جملة، فهذا واجب علی الجمیع والجهل به لایعذر فیه و الثانی ماسوی ذلک فالناس معذورون فیه الا ان تقوم علیهم الحجة فی الحلال و الحرام ... (ملل و نحل ص 56).
ترجمه مقاله