ترجمه مقاله

غار مغان

لغت‌نامه دهخدا

غار مغان . [ رِ م ُ ] (اِخ ) در خراسان به غار مغان معروف است چه نزدیک قریه ٔ مغان واقع شده است . صاحب مطلعالشمس در جلد دوم آرد: در نزدیکی قریه ٔ مغان از قرای این بلوک (بلوک اردمه ) غاری است غریب که دهنه ٔ آن بسیار وسیع است . گویند تا یک میدان اسب راه غار طوری وسعت دارد که پنجاه سوار بسهولت عبور میکنند. در منتهای این مسافت از سقف غار آبی میچکد و فوراً منجمد میشود به نحوی که نیم ستون در سطح غار و نیم دیگر در سقف غار پدیدار آمده و چیزی نمانده که این هر دو بهم وصل شود. این محل غار را آب چکان میگویند، راهها و شعبه ها در غار هست ، و در هر شعبه فضاها و حوضها و چاههای عمیق و در یکی از فضاها اطاقی وسیع است و دریاچه ای عمیق که عمق نتوانسته اند معلوم کنند، لکن در وسط دریاچه محلی است پاشویه مانند که عرض آن یک ذرع و عمق آن زیاده از یک چارک نیست . اکثر اطاقهای غار را گویا مخصوصاً حجاری و مقرنس کرده اند و اهل ولایت حکایات عجیبه از این غار دارند - انتهی . (مطلع الشمس ج 2 ص 276).
ترجمه مقاله