ترجمه مقاله

غالب پاشا

لغت‌نامه دهخدا

غالب پاشا. [ ل ِ ] (اِخ ) (محمد سعید) وی پسر سیداحمد افندی و رئیس دفتر صدراعظم بود، و در زمان سلطان محمودخان ثانی به مسند صدارت عظمی نایل گردید. تولد او بسال 1177 هَ . ق . به استانبول بوده و پس از طی مراتب منشی گری ، ریاست دفتر، ریاست کتاب درباری ، ریاست تذکره و نظایر آنها، به معاونت صدارت عظمی نایل شد و در سنه ٔ 1229 هَ . ق . به درجه ٔ رئیس الکتابی رسید و در همین سال معزول و به کوتاهیه تبعید گردید و سپس بخشوده شد و با رتبه ٔ وزارت به والیگری : ویرانشهر، سیواس ، نیکده ، یکنیشهر، آنقره و کنغری ، بولی ، قسطمونی ، سنجاقلی خداوندگار و قوجه ایلی منصوب شد و سپس وی را با حفظ رتبه به مأموریت محافظت بغاز به دارالسعاده ٔ استانبول خواستند و پس از ورود بسال 1239 مهر صدارت را بدو سپردند و مدت نه ماه در این مقام باقی بود، و در اثر تندی خود معزول و به کلیبولی و بعداً به مغنیسا تبعید شد و سپس برائتش ظاهر و مجدداً به وزارت نائل گردید و به ایالت ارض روم (ارزنةالروم ) و آن گاه به سپهسالاری شرق منصوب شد. بعد از سه سال جنگ روسیه پیش آمد و وی طرف مصالحه را ملتزم شد و در نتیجه معزول و به بالیکسری تبعید گردید و بسال 1244 هَ . ق . بسن شصت ونه سالگی در همانجا وفات یافت . او مردی منشی و شاعر و خوشنویس و نسبت به معاصران خود به امور سیاسی واقف بود. (قاموس الاعلام ترکی ).
ترجمه مقاله