غامدلغتنامه دهخداغامد. [ م ِ ] (ع ص ) چاه انباشته . || کشتی پر از بار. (منتهی الارب ). ازهری گوید: گمان میکنم کشتی تهی باشد مانند حفانة. (از تاج العروس ).