ترجمه مقاله

غب

لغت‌نامه دهخدا

غب . [ غ ُب ب ] (ع ص ، اِ) رونده از دریا چندان که در دشت دوردرآید. || زمین پست . || ایستادنگاه آب . ج ، اغباب . غبوب . (منتهی الارب ). ج ، غبان . (المنجد). || خلیج (در لهجه ٔ یمنی ). (دزی ج 2 ص 199) : الغب ّ موضعٌ یدخل فیه البحر الی البر یتحاماه المراکب . (ص 47 الجماهر). || دریای موج زن که آبش از ساحل بگذرد و بصحرا ریزد.
ترجمه مقاله