ترجمه مقاله

غتمی

لغت‌نامه دهخدا

غتمی . [ غ ُ می ی ](ع ص نسبی ) (منسوباً) مرد که کلام پیدا گفتن نتواند.(منتهی الارب ). || و منه لبن غتمی ؛ ای ثخین لاصوت لصبه ؛ یعنی شیر غلیظ که ریختن آن صدائی ندارد. (منتهی الارب ). || گرم . (دزی ج 2 ص 201).
ترجمه مقاله