ترجمه مقاله

غرابات

لغت‌نامه دهخدا

غرابات . [ غ ُ ] (اِخ ) نام جائی است ، و در شعر لبید آمده است ، و آبهائی متعلق به خزاعة پائین تر از کُلَیَّة است . کثیر گوید :
اقیدی دماً یا ام عمرو هرقته
فیکفیک فعل القاتل المتعمد
و لن یتعدی ما بلغتم براکب
زورة اسفار تروح و تغندی
فظلت باکناف الغرابات تبتغی
مظنتها و استبرأت کل مرتدی .
حفصی گوید: غرابات نزدیک العرمة در زمین یمامه است . اصمعی راست :
لمن الدارُ تعفی رسمها
بالغرابات فَاءَعلی العرمه .

(از معجم البلدان ).


ترجمه مقاله