ترجمه مقاله

غربی

لغت‌نامه دهخدا

غربی . [ غ َ ] (ص نسبی ) منسوب به غرب . مقابل شرقی . مغربی : وماکنت به جانب الغربی اذ قضینا الی موسی الامر. (قرآن 44/28). حکایت باغ غربی و آمدن خواجه . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 346). || منسوب به غرب که در تداول امروز به کشورهای اروپا و آمریکا اطلاق شود: بلوک غربی ، کشورهای غربی . || منسوب به غرب ، که مغرب اقصی و یا ایالتی در مغرب اقصی شامل فاس و مراکش است . رجوع به غرب شود. || (اِ) شراب غوره ٔ خام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). الفضیخ من النبیذ. (اقرب الموارد). || درخت که وقت غروب ، گرمی آفتاب بر آن رسد. || نوعی از خرما. || رنگی است سرخ . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
ترجمه مقاله