ترجمه مقاله

غرد

لغت‌نامه دهخدا

غرد. [ غ َ رَ ] (ع مص ) بلند کردن طائر آواز را، و طرب انگیز نمودن و در حلق بگردانیدن .(منتهی الارب ) (آنندراج ). آواز گردانیدن به نغمات سرود و خوانندگی . (برهان قاطع). تغرید. || (اِ) نوعی از سماروغ . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). نوعی از رستنی که کمات گویند. (برهان قاطع). غَراد. غَرادة. غَرد. غَردة. غِرد. غِردة. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله