ترجمه مقاله

غرناطه

لغت‌نامه دهخدا

غرناطه . [ غ َ طَ ] (اِخ ) شهری است به اندلس (اسپانیا) یا آن لحن است وصواب اغرناطه می باشد، و معنای آن به زبان اندلسی انار است . (از منتهی الارب ). جوهری و صاحب لسان آن را نیاورده اند و یاقوت و صاغانی گویند که آن شهری است به اندلس ، و صاحب «عباب » اغرناطه را به زیادت الف صحیح دانسته است و حذف الف لغت عامی است ، و شیخ ما گوید:غرناطه غلط نیست بلکه شهر به هر دو نام نامیده شده است و معنای آن به زبان اندلسی و به قول بعضی به زبان عجم اندلس انار است ، اما غرناطه ، دمشق بلاد اندلس و مورد توجه مردم می باشد، و اگر جز چمنهای طویل و عریض و رودخانه ٔ شنیل که خداوند بدان شهر بخشیده است چیز دیگری نداشت ، در اهمیت وی کفایت میکرد. شعرا را درباره ٔ آن تصانیف و اشعار بسیاری است از آن جمله این ابیات است :
غرناطة مالها نظیر
ما مصر ما الشام ما العراق
ماهی الا العروس تجلی
و تلک من جملة الصداق .
و قرای آن بنا به قول بعضی از مورخان 270 قریه است و آثاری بزرگ و بسیار دارد. (از تاج العروس و الحلل السندسیة ج 1 ص 188) و یاقوت در معجم البلدان گوید: به قول بعضی صحیح آن اغرناطه است و عامه الف آن را انداختند چنانکه در کلمه ٔ البیره به جای آن لبیره به کار میبرند. غرناطه از قدیمترین شهرهای «البیره » از توابع اندلس ، و از بزرگترین و زیباترین و استوارترین آنهاست . رود معروف به «قلوم » آن را میشکافد، و حالا آن رودخانه را حداره مینامند، و از آن خرده ٔ طلای خالص می گیرند و آسیابهای زیادی در داخل شهر از آب آن استفاده می کنند، و شعبه ای از آن از نصف شهر میگذرد و به گرمابه ها و سقایه ها وبسیاری از خانه های بزرگان میرسد و شعبه ٔ دیگری از آن نصف دیگر شهر را مشروب می کند. و فاصله ٔ غرناطه از «البیرة» چهار فرسخ و فاصله ٔ آن از قرطبه سی وسه فرسخ است . - انتهی . و صاحب قاموس الاعلام ترکی گوید: غرناطه شهری است در اندلس از ممالک جنوبی اسپانیا. این شهر در جنوب مادرید به فاصله ٔ 696 هزارگز (راه آهن ) و در دامنه ٔ کوه نواده و در شمال نهر شنیل ، و در دو طرف رود دارو (به تلفظ عربها: حداره ) که به همین شنیل میریزد قرار دارد. سکنه ٔ آن 76110 تن است و دارای دارالفنون (دانشگاه )، موزه ٔ نقاشی ، کتابخانه های متعدد،کلیسای بزرگ ، آثار عتیقه و قصر الحمراء می باشد که نمونه ای از صنایع معماری عرب است . این شهر در دامنه ٔ سه تپه ٔ مزین به خانه ها قرار گرفته و با نار شباهت پیدا کرده است ، و به همین جهت آن را غرناطه (به معنی انار) نامیده اند. غرناطه ٔ اصلی قسمت غربی شهر است و قسمت جنوب شهر به نام آنتکرا و شمال شرقی به نام «البایسین » یا البیضائیین از هم تشخیص داده میشوند. برحسب روایت ، مهاجران فنیقی اول روی تپه هائی که امروز به قورس برمیاس (تپه های سرخ ) مشهور است قصبه ای به نام غرناطه تأسیس کردند، پس از آن قوم ایبر در نزدیکی آن قصبه ٔ دیگری به نام ایلیبریس ساختند. در زمان واندالها و گتها این دو قصبه ویران شدند و پس از تسلط مسلمین بر اندلس ، پادشاهان اموی شهر کنونی را مجدداً بنا کردند. در زمان دولت مرابطین و موحدین این شهر بسیار آبادان شده و سکنه ٔ آن به 420000 تن رسیده بود. در زمان حکومت بنی احمر نیز مجدداً آباد شد و پس از تسلط مسیحیان بر اسپانیا، عده ٔ بسیاری از مسلمانان که از شهرهای اسپانیا فراری شده بودند به غرناطه آمدند و این شهر مدتی در دست مسلمانان باقی ماند تا در تاریخ 1492م . یعنی سال کشف آمریکا، به تصرف مسیحیان درآمد. عربها ناحیه ٔ البیره را مرکز غرناطه میدانستند و بعضی از جغرافی دانان عرب فقط ذکر کرده اند که غرناطه در 4فرسخی البیره واقع است و بعضی دیگر گفته اند: البیره محرف ایلیبریس است که در آغاز قصبه ای بوده و بعد صورت شهر به خود گرفته است . - انتهی . غرناطه مولد ابن جبیر صاحب رحله است . صاحب الحلل السندسیة آرد: غرناطه از مشهورترین بلاد اندلس است . آن را غرناطه ٔ دمشق گویند زیرا لشکر دمشق هنگام فتح به آنجا فرودآمدند و گفته اند از نظر فراوانی نهرها و کثرت درختان به دمشق شباهت دارد. در مقابل این شهر کوه «شلیر» قرار دارد که چه در تابستان و چه در زمستان برف آن را فراگرفته است . از توابع غرناطه قطر «لوشة» میباشد که معدن نقره ٔ خوب دارد و اصل لسان الدین بن الخطیب از آنجاست . دیگر «باغة» که عامه آن را «بیغه » گویند و دیگر از توابع آن «وادی آش » است که آن را وادی الاشات نیز گویند. قبل از غرناطه ، شهر «البیره » به جای آن بود و چون صنهاجی غرناطه و قصبه و باره های آن را بنا کرد مردم بدانجا آمدند و پس از وی پسرش «بادیس » بر آبادی آن افزود. (از الحلل السندسیة ج 1 صص 188 - 190) رجوع به فهرست الحلل السندسیه ج 1 و 2 و کامل ابن اثیر ج 11 ص 70 و نزهة القلوب ص 290 و روضات الجنات ص 65 شود. سکنه ٔ آن در عصر حاضر بالغ بر 154400 تن می باشد. || در قاموس الاعلام آمده : ایالت غرناطه یکی از هشت ایالت جنوبی اسپانیاست که این هشت ایالت اندلس را تشکیل میدهند. از جنوب به بحر ابیض (دریای مدیترانه ) و از مشرق به المریة،و از شمال شرقی به مرسه و البسیطة، و از شمال به جیان ، و از شمال غربی به قرطبه ، و از مغرب به مالقه (مالاگا) محدود است . مساحت آن 12788 هزارگز مربع می باشد، سکنه آن 477720 تن هستند به 13 قضاء شامل 209 ناحیه تقسیم شده است . این ایالت زیباترین نقطه ٔ اندلس بلکه اسپانیا و حتی تمام اروپاست . بلندترین کوه اسپانیا به نام «سیرانواده » در اینجاست و کوههای دیگر نیز دارد که از آنها آبهای بسیاری جاری شده بر طراوت آن می افزایند. همه ٔ این آبهابه «وادی الکبیر» میریزند. بزرگترین و زیباترین این آبها، رود «شنیل » است . محصولات فراوانی دارد. نیشکر آن مشهور است ، و علاوه بر ذخایر گوناگون ، پنبه ، کتان ،زیتون ، توت ، انگور و انواع میوه و سبزیها در آنجا به عمل می آید. اهالی آن به ذکاوت و دلیری و تفاخر و مهمان نوازی مشهورند. زبانی که بدان تکلم می کنند دارای کلمات بسیاری مأخوذ از عربی است ، بیشتر نواحی مختلف این ایالت نیز امروز به نامهای عربی شهرت دارند. -انتهی .
ترجمه مقاله