ترجمه مقاله

غرویزن

لغت‌نامه دهخدا

غرویزن . [ غ َرْ زَ ] (اِ) به معنی پرویزن است و آن آلتی باشد که بدان آرد و امثال آن بیزند و به عربی غربال وهلهال گویند. (برهان قاطع). گربال . (آنندراج ) (انجمن آرا). پرویزن . (جهانگیری ) (فرهنگ رشیدی ) (آنندراج )(انجمن آرا). غریزن . غریزان . (فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ) (انجمن آرا). غربال . غربیل . رجوع به غربال شود.
ترجمه مقاله