ترجمه مقاله

غرین

لغت‌نامه دهخدا

غرین . [ غ ِرْ ی َ ] (ع اِ) لای سیل آورد، تر باشد یا خشک . لغة فی الغریل . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گل و لای که سیل آن را آورد و بر زمین بماند، تر باشد یا خشک . گل رقیق . || اتی بالطِریَن و الغرین ؛ یعنی خشمناک شد. (از اقرب الموارد). رجوع به غِریَل شود. || گولی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). حمق . || کف . زبد. (اقرب الموارد). || مسکه ٔ تازه . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله