ترجمه مقاله

غزولی

لغت‌نامه دهخدا

غزولی . [ غ ُ ] (اِخ ) (متوفی به سال 815 هَ . ق .). علاءالدین علی بن عبداﷲ بهائی غزولی دمشقی . غلامی ترک بود که بهاءالدین او را خرید و از کودکی آثار ذکاوت در او پیدا بود، و ادبیات را دوست میداشت . مدتی ملازم عز موصلی بود و ادبیات را نزد او به پایان رسانید و مکرر به قاهره می آمد و ذوقی خوب داشت . از ابن خطیب داریا و ابن مکانس و دمامینی و دیگران دانش فراگرفت . او راست : «مطالع البدور فی منازل السرور». آغاز آن : «الحمدﷲ الذی جعل قلوب البلغاءافلاکاً لمطالع البدور الخ »، و این کتابی است مشتمل بر وصف دارالملک و نیازمندیهای آن از انشاء و پزشکی و نعیم و علم هیأت و ندیم و مجلس شراب و جامهای شراب که لایق آن است . او کتاب را به پنجاه باب بخش کرده است . جزء دوم آن در چاپخانه ٔ وطن به سال 1300 هَ . ق . چاپ شده است . (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1416).
ترجمه مقاله