ترجمه مقاله

غسانی

لغت‌نامه دهخدا

غسانی . [ غ َس ْ سا ] (اِخ ) (متوفی بعد از 600 هَ . ق .) عبدالمنعم بن عمر، مکنی به ابوالفضل جیلانی اندلسی . از مشاهیر ادبا و اطبای اندلس بود. در کحالی و طبابت مهارتی به سزا و در فنون شعر و ادب دستی توانا داشت . او به شام رفته و در مدح صلاح الدین ایوبی قصایدی گفت . از تألیفات اوست : تحریر النظر، تعالیق در طب ، دیوان ادب السلوک ، دیوان ترسل و مخاطبات ، دیوان تشبیهات و الغاز و رموز، دیوان الحکم و میزان الکلم ، دیوان الغزل و التشبیب و الموشحات ، دیوان المبشرات و القدسیات که حاوی فتوحات صلاح الدین ایوبی و ظفر یافتن او بر فرنگیها در قدس خلیل است ، دیوان المشوقات الی الملأ الاعلی ، روضة المآثر و المفاخر من خصائص الملک الناصر، سر البلاغة و صنائعالبدیع فی فصل الخطاب ، صفات الادویة المرکبة، منادح الممادح ، نوادر الوحی . و از اشعار اوست :
من لم یسل عنک فلاتسألن
عنه و لو کان عزیز النفر
و کن فتی لم تدعه حاجة
الی امتهان النفس الانفر.

(ریحانةالادب ج 1 ص 293).


ترجمه مقاله