غسوةلغتنامه دهخداغسوة. [ غ َس ْ وَ ] (ع اِ) کُنار. (منتهی الارب ). رجوع به کُنار شود. بار سدر. (شرح قاموس به فارسی ). بار درخت سدره . نَبِقَة. ج ، غَسْوْ. (قطر المحیط).