ترجمه مقاله

غضب

لغت‌نامه دهخدا

غضب . [ غ َ ] (ع اِ) گاو نر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). ثور. (اقرب الموارد). || شیر بیشه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). اسد. (اقرب الموارد). || سنگلاخ است . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). صخرة صلبة. تخته سنگ سخت ؛(اقرب الموارد). || (ص ) سخت سرخ . و احمر غضب ؛ ای غلیظ. (منتهی الارب ) (آنندراج ). الشدیدة الحمرة و قیل الاحمر الغلیظ. (اقرب الموارد). || (مص ) خاشاک رفتن در چشم . || چچک زده گردیدن . (از اقرب الموارد) (تاج العروس ). آبله زده شدن .
ترجمه مقاله