ترجمه مقاله

غضی

لغت‌نامه دهخدا

غضی . [ غ َض ْی ْ ] (ع مص ) صاحب منتهی الارب آرد: «غضی از باب ضرب یضرب به معنی نیکوحال و بسند شد عیال را» و ظاهراًمصدر آن غضی باید باشد، و همچنین آرد: «رجل غاض ؛ مرد نیکوحال و دلبنده عیال خویش را». در فرهنگهای معتبر از قبیل اقرب الموارد و تاج العروس غضی تنها از باب علم یعلم آمده و مصدر آن غَضاً ذکر شده ، اما غاض از غضو است نه از غضی . رجوع به فرهنگهای مذکور شود.
ترجمه مقاله