ترجمه مقاله

غلط گفتن

لغت‌نامه دهخدا

غلط گفتن . [ غ َ ل َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) ناصواب گفتن . نادرست گفتن . در نظم و نثر فارسی غالباً متضمن معنی اضراب است :
دل ماند ز ساقیم غلط گفتم
آن دل که نماند ازو کجا ماند.

خاقانی (دیوان چ سجادی ص 602).


غلط گفتم ای مه کدام آشنایان
که هیچ آشنا بی ریائی نبینم .

خاقانی .


نی غلط گفتم که نائب با منوب
گر دو پنداری قبیح آید نه خوب .

مولوی (مثنوی ).


غلط گفتم ای یار فرخنده روی
که نفع است در آهن و سنگ و روی .

سعدی (بوستان ).


ترجمه مقاله