ترجمه مقاله

غلقی

لغت‌نامه دهخدا

غلقی . [ غ َ قا ] (ع اِ) درختی است که بدان پوست پیرایند. (مهذب الاسماء). صاحب برهان قاطع ذیل «غلقا» (= غَلقی ̍) گوید: غلقا گیاهی است شبیه به کبر، و شاخ و برگ وی گرد باشد و از جمله ٔ یتوعات است ؛ یعنی چون شاخ آن را میشکنند یا برگ آن را از شاخ جدا میکنند شیره ٔ سفیدی مانند شیر از آن برمی آید، و هر شمشیر و کارد و یراقی دیگر را که بدان شراب دهند زخم آن به هر کس که رسد بمیرد، و اگر از آن شیر بر قوبا مالند که علت داد است برطرف شود. - انتهی . غلقی یا غَلقَة و یا غِلقَة نوعی از درخت خرد تلخ در حجازو تهامه که به وی پوست پیرایند، و آن نهایت است در دباغت ، و حبشیان بدان سلاح را زهردار سازند که مجروح آن جانبر نشود. (از منتهی الارب ). درختی تلخ در حجاز و تهامه است که برای دباغت به کار رود، و مردم حبشه سلاح را بدان مسموم کنند تا به هر که برخورد وی را بکشد. (از اقرب الموارد). حکیم مؤمن در تحفه آرد: غلقی غلقة است و نزد جمعی بیخی است به قدر ترب و ثمرش مثل ثمر کبر و مثلث ، و برگش شبیه به ناخن ، و در جوف ثمر چیزی مانند پنبه و تخمش مثل دانه ٔ امرود و صلب ، وشیری که از او حاصل میشود مسهل قوی و مهلک ، و طلای او رافع ثالیل است . در ترجمه ٔ صیدنه ٔ ابوریحان چنین آمده : غلقه درختی است که به نبات عظلم مشابهت دارد، اهل طایف از او غذاها سازند و طعم او تلخ باشد. و او را خشک کنند، پس او را آس کنند یا در هاون بکوبند و به اطراف برند، و بعضی چنین گفته اند که او به نبات کبر مشابهت دارد، و لون خاک وام باشد، طایفه ای که او را از درخت بازکنند از شیر او احتراز تمام کنند بدان سبب که چون شیر او به اندام رسد پوست از اندام ببرد. و در وی قوت اسهال بلیغ است ، و لعابی که از او متولد شود، و سلاحها را بدو آب دهند به هر حیوانی که برسد بمیرد. - انتهی . رجوع به مفردات ابن البیطار شود.
ترجمه مقاله