غلوقیریزالغتنامه دهخداغلوقیریزا. [ ] (معرب ، اِ) به معنی شیرین . بالیونانیة الحلو. (ابن البیطار). || سوس . شیرین بیان . غلوخزیا. غلوقزیا. عودالسوس . رجوع به شیرین بیان و سوس شود.