ترجمه مقاله

غلوه

لغت‌نامه دهخدا

غلوه . [ غ ُل ْ وَ / وِ ] (اِ) کُلیَه . گُردَه . قلوه . رجوع به کلیه و گرده و قلوه شود.
- دل دادن و غلوه گرفتن ؛ سخت با اشتیاق به گفته های کسی گوش دادن .
- دل و غلوه ای ؛ آنکه جگر و غلوه و دل وخایه ٔ گوسفند فروشد. دل و قلوه ای .
ترجمه مقاله