ترجمه مقاله

غمازة

لغت‌نامه دهخدا

غمازة. [ غ َم ْ ما زَ ] (ع ص ) تأنیث غَمّاز. رجوع به غَمّاز شود. || دختر نیکوپیکر نیکواعضا در هنگام غمز و اشاره . (منتهی الارب ) (آنندراج ). دختری نیکوغمزه . الجاریة الحسنة الغمز للاعضاء و هو عصرها بالید. (منتهی الارب ) :
کز کرشمه غمزه ٔغمازه ای
بر دلم بنهاد داغ تازه ای .

مولوی (مثنوی ).


ترجمه مقاله