ترجمه مقاله

غمجار

لغت‌نامه دهخدا

غمجار. [ غ ِ ] (ع اِ) سریشم که بر کمان چسبانند جهت کفتگی آن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). سریشمی که به کمان چسبانند جهت شکاف آن . غراء یجعل علی القوس من و هی بهاء. (اقرب الموارد). رجوع به المعرب جوالیقی حاشیه ٔ 2 ص 253 شود.
ترجمه مقاله