ترجمه مقاله

غمر

لغت‌نامه دهخدا

غمر. [ غ َ ] (اِخ ) آبی است به یمامه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آبی است از آبهای بنی اسد که خالدبن ولید در جنگهای رده بدانجا فرودآمد. و این آب در وادیی به همان نام غمر است و میان ثجر و تیماء قرار دارد. مردی از مسلمانان گوید :
جزی اﷲ عنا طیئافی بلادها
و معترک الابطال خیر جزاء
هم اهل رایات السماحةو الندی
اذا ما الصبا الوت بکل خباء
هم ضربوا بعثاً علی الدین بعدما
اجابوامنادی فتنة و عماء
و خال ابونا الغمر لایسلمونه
و ثجت علیهم بالرماح دماء
مراراً فمنها یوم اعلی بزاخة
و منها القصیم ذو زهی و دعاء.

(از معجم البلدان ).


ترجمه مقاله