ترجمه مقاله

غموم

لغت‌نامه دهخدا

غموم . [ غ ُ ] (ع اِ) ج ِ غَم ّ. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به همین کلمه شود : و چون ساقی قضا کاسات صبر طعم مر المذاق غموم بر عموم مالامال متواتر و متوالی گردانیده بود... (جهانگشای جوینی ). || ستارگان خرد پوشیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). النجوم الصغار الخفیة. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله