ترجمه مقاله

غندر

لغت‌نامه دهخدا

غندر. [ غ ُ دَ ] (ع ص ) جوان فربه و درشت و نازپرورده ، غلام سمین غلیظ ناعم . غُندُر. غَمَیذَر. (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد). || الحاح کننده در سؤال ، چنانکه به مبرم و الحاح کننده گویند: یا غندر! رجوع به منتهی الارب ، تاج العروس و غندر (اِخ ) شود.
ترجمه مقاله