ترجمه مقاله

غواصی

لغت‌نامه دهخدا

غواصی . [ غ ُوْ وا ] (اِخ ) از اهل خراسان بود و هر روز پانصد بیت شعر میسرود. عمر اواز نود سال بیشتر بود. از جمله کتب منظوم او، این کتابهاست : روضة الشعراء، قصص الانبیاء، تاریخ طبری ، کلیله و دمنه ، ساقی نامه و ذخیره ٔ خوارزمشاهی . (از تحفه ٔ سامی ص 174). آیتی در دانشکده ٔ یزدان (ص 313) او را از شهر یزد میداند، و گوید: وی نهصدهزار بیت شعر سروده ، از آنجمله «روضة الشهداء» است . آذر در آتشکده (چ شهیدی ص 268) آرد: غواصی در عهد شاه طهماسب صفوی بوده است . گویند در مدح ائمه علیهم السلام قصایدی در یک صدهزار بیت سروده است . این ابیات از ساقی نامه ٔ اوست :
بیا ساقی آن کشتی می به دست
که از صرصر نامخالف شکست
مرا کشتی عمر دربحر غم
شده غرق در بادبان سمم
برآیم چو اژدر ز دریای غم
نهم رو به گرداب دشت عدم
ز دنیا و فیها فرامش کنم
نهم بر لبم جام و خامش کنم .
بیت زیر نیز ازاوست :
گرنه هر دم ز سر کوی توام اشک برد
عاشقیها کنم آنجا که فلک رشک برد.

(از تحفه ٔ سامی ص 175).


رجوع به تحفه ٔ سامی صص 174 - 175، آتشکده ٔ یزدان ص 313، آتشکده ٔ آذر چ شهیدی ص 268، نتایج الافکار ص 509 و الذریعه ذیل دیوان غواصی شود.
ترجمه مقاله