ترجمه مقاله

غوام

لغت‌نامه دهخدا

غوام . [ غ َ وام م ] (ع اِ) موهای سرکه پیشانی و قفا را فروگیرند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). قیاساً میتوان آن را جمع غامّة دانست ، ولی معنی مذکور صحیح به نظر نمیرسد. در اقرب الموارد آمده : غم الشخص غمماً؛ یعنی موی پیشانی او دراز شد و پیشانی و قفای وی تنگ گردید. صفت آن اغم و مؤنث آن غَمّاء. ج ِ غُم ّ. گویند: هو اغم ّ الوجه و القفا - انتهی .
ترجمه مقاله