ترجمه مقاله

غوررسی

لغت‌نامه دهخدا

غوررسی . [ غ َ رَ ] (حامص مرکب ) به تدقیق رسیدن کاری را. (آنندراج ). تفتیش کنه و حقیقت چیزی . رسیدگی دقیق . تفحص و استقصاء : جمعی نادان ندانند که غوررسی و غایت چنین کارها چیست ؟ (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 99). در باب انتظام مهام رعایا و غوررسی ضعفا و فقرا شرایط اهتمام بجای آورد. (حبیب السیر چ تهران جزء سوم از ج 3 ص 226).
ترجمه مقاله