ترجمه مقاله

غوریدن

لغت‌نامه دهخدا

غوریدن . [ دَ ] (مص ) تحریص کردن به جنگ . (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || هزیمت دادن . || تسلی یافتن . (آنندراج ). || قانع شدن و راضی و خشنود گشتن . (از ناظم الاطباء). || سیر شدن . (آنندراج ).
ترجمه مقاله