غوغاشکن
لغتنامه دهخدا
غوغاشکن .[ غ َ / غُو ش ِ ک َ ] (نف مرکب ) آنکه فتنه و غوغا را بشکند. شکننده ٔ غوغا. رجوع به غوغا شود :
شه غوغائی غوغاشکن کز حکم تیر او
بنات النعش بر گردون چه پروین بشکند غوغا.
شه غوغائی غوغاشکن کز حکم تیر او
بنات النعش بر گردون چه پروین بشکند غوغا.
سوزنی (از جهانگیری ) (آنندراج ).