ترجمه مقاله

غوک جامه

لغت‌نامه دهخدا

غوک جامه . [ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) چیزی سبز باشد شبیه به ابریشم که بر روی آب و جوی و حوض بهم رسد. جامه ٔ غوک . (از آنندراج ). چغزلاوه . طُحلُب .خزه . بزغسمه . جل وزغ . (برهان قاطع). چیزی سبز شبیه ابریشم که در روی آب بهم رسد و وزغ در آن پنهان گردد.چُم . (برهان قاطع). رجوع به جامه ٔ غوک و خزه شود.
ترجمه مقاله