ترجمه مقاله

غویر

لغت‌نامه دهخدا

غویر. [ غ ُ وَ ] (اِخ ) نام جایی است بر فرات . (از معجم البلدان ). از این است مثل : عسی الغویر ابؤساً؛ یعنی غویر بلای جانکاه گشت . در حق چیزی گویند که از آن بدی و سختی متصور گردد.(منتهی الارب ) (آنندراج ). یاقوت از قول ابی علی وشانی آرد: کأنه قال : عسی الغویر مهلکاً؛ یعنی شاید غویرهلاک کننده است . و ابؤساً حال است . و غویر وادیی است . و ابن خشاب گوید: غویر مصغر غار، و اَبؤُس جمع بأس است ، و معنی آن است که «زباء» پناهگاهی داشت و هنگام خطر بدان پناهنده میشد. چون در داستان «قصیر» بدانجا رفت ترسید و گفت : عسی الغویر ابؤسا؛ یعنی شاید این غار کوچک مهلک باشد. اما در این عبارت شذوذ است ،زیرا خبر «عسی » اسم آمده ، و می بایست گفته شود: عسی الغویر أن یهلک ، یا نظیر آن ، لیکن وی (زباء) در مورد مثل گفته است و مثل غالباً در اصل خود میماند. (ازمعجم البلدان ). رجوع به العقد الفرید ج 3 ص 59 شود.
ترجمه مقاله