ترجمه مقاله

غیبوبة

لغت‌نامه دهخدا

غیبوبة.[ غ َ ب َ ] (ع مص ) ناپدید شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). نهان شدن . نهفتگی . (غیاث اللغات ). || فروشدن آفتاب . (منتهی الارب ). غروب آفتاب و ستارگان دیگر و نهان شدن آنها از چشم . غِیاب . (از اقرب الموارد). یقال : لقیته عند غیبوبة الشمس ؛ یعنی ملاقات کردم او را بهنگام غروب آفتاب . (از المنجد). || بمعنی مفارقت نیز استعمال شده است . (غیاث اللغات ) (از آنندراج ). ضد حضور. (از المنجد).
ترجمه مقاله