ترجمه مقاله

فاتحة

لغت‌نامه دهخدا

فاتحة. [ ت ِ ح َ ] (ع ص ) مؤنث فاتح . (ناظم الاطباء). رجوع به فاتح شود. || (اِ) آغاز و اول هر چیز.(منتهی الارب ). مقابل خاتمه . ج ، فواتح : فاتحه ٔ چیزی ؛آغاز آن که مابعدش بدان گشوده شود. فاتحةالکتاب از آن است ، زیرا خواندن نماز بدان افتتاح شود . این کلمه در اصل مصدر است ، چون کاذبه بمعنی کذب ، یا وصف است که بعد آن را اسم قرار داده اند، و تای آخر آن یا در اصل برای تأنیث موصوف است یا برای نقل از وصفیت به اسمیت . (اقرب الموارد).
- مجلس فاتحه ؛ مجلسی که درآن برای شادی روان مرده قرآن خوانند.
ترجمه مقاله