ترجمه مقاله

فار

لغت‌نامه دهخدا

فار. (اِخ ) نام جزیره ای در مصر که اسکندر مقدونی برای جاودانی کردن نام هفس تیون معبدی به نام او در این جزیره بنا کرد. این جزیره در نزدیکی اسکندریه بود. بطلیمیوس فیلادلف پادشاه مصر در این جزیره مناری دریایی ساخت که بهترین فانوس دریایی آن زمان به شمار میرفت و 135 گز ارتفاع داشت و یکی از عجایب هفتگانه ٔ عهد قدیم محسوب میشد. مقصود از آینه ٔ اسکندر در شعر فارسی همین فانوس دریایی معروف است . رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1916 شود.
ترجمه مقاله