ترجمه مقاله

فازر

لغت‌نامه دهخدا

فازر.[ زِ ] (ع ص ) پاره کننده . شکننده . فسخ کننده . (از اقرب الموارد). و رجوع به فزر شود. || (اِ) نوعی مورچه ٔ سیاه که به سرخی زند. (از اقرب الموارد). || راه گشاده و فراخ . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله