فاطنلغتنامه دهخدافاطن . [ طِ ] (ع ص ) زیرک . (از اقرب الموارد). زیرک و دانا. (غیاث ) (آنندراج ) : پیش اهل دل ادب بر باطن است زآنکه دلْشان بر سرائر فاطن است .مولوی .