فاید
لغتنامه دهخدا
فاید. [ ی َ ] (حرف اضافه ) بر وزن شاید، بمعنی «تا»ست که کلمه ٔ انتها باشد، و در عربی حتی گویند. (برهان ) :
خداوند است و میر میرزاد است
ز عهد عصر آدم فاید اکنون .
خداوند است و میر میرزاد است
ز عهد عصر آدم فاید اکنون .
قطران (از آنندراج ).